English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2270 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
seesaw U بالا وپایین رفتن الله کلنگ کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fluctuate U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuates U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuated U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
skipped U بالا وپایین رفتن
teeter U بالا وپایین رفتن
teetering U بالا وپایین رفتن
teeters U بالا وپایین رفتن
skip U بالا وپایین رفتن
skips U بالا وپایین رفتن
teetered U بالا وپایین رفتن
scend U در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
sewsaw U الله کلنگ بازی کردن
teeters U الله کلنگ بازی کردن
teetered U الله کلنگ بازی کردن
teeter U الله کلنگ بازی کردن
teetering U الله کلنگ بازی کردن
sewsaw U الله کلنگ
seesaw U الله کلنگ
teeterboard U الله کلنگ
hod U بالا وپایین پریدن
hods U بالا وپایین پریدن
dapping U نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
vertical U متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
dropping U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drops U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
lubber's hole U سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
increased U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
aspired U بالا رفتن
aspiring U بالا رفتن
Mts U بالا رفتن
soar U بالا رفتن
Mt U بالا رفتن
upwards <adv.> U به بالا [رفتن]
soars U بالا رفتن
soared U بالا رفتن
aspires U بالا رفتن
ascendance U بالا رفتن
aspire U بالا رفتن
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
casual uplift U بالا رفتن موقتی
remounting U دوباره بالا رفتن
remounted U دوباره بالا رفتن
remount U دوباره بالا رفتن
climable U قابل بالا رفتن
ascendible U قابل بالا رفتن از
pole climbing U از تیر بالا رفتن
sewsaw U بالا و پائین رفتن
fire-raising U بالا رفتن اتش
fire raising U بالا رفتن اتش
upwell U بطرف بالا رفتن
ascendable U قابل بالا رفتن از
remounts U دوباره بالا رفتن
bump U بالا و پایین رفتن
to increase [to, by] U بالا رفتن [به مقدار]
climb U بالا رفتن از کوه یادرخت
swaying U بالا و پایین رفتن ناو
to swirl up U بطور چرخش بالا رفتن
climbing U بالا رفتن از کوه یادرخت
to whirl up U بطور چرخش بالا رفتن
have money to burn <idiom> U پول از پارو بالا رفتن
climbed U بالا رفتن از کوه یادرخت
climbs U بالا رفتن از کوه یادرخت
heaving U بالا و پایین رفتن ناو
capillarity U خاصیت بالا رفتن اب درسوراخهای موئی
fluctuable U مستعد بالا و پائین رفتن مواج
deal lift U بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
progressive rebate U تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
holloo U بارک الله بافریاد تشریق کردن
hollo U بارک الله بافریاد تشریق کردن
holla U بارک الله بافریاد تشریق کردن
see-saw U الا کلنگ بازی کردن
see-saws U الا کلنگ بازی کردن
see-sawed U الا کلنگ بازی کردن
see-sawing U الا کلنگ بازی کردن
pussyfoot U دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step U رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
pillaring U بالا رفتن ستون دود به طورسریع تنوره کشیدن دود
To start from scratch. U از اول شروع کردن ( از اول بسم الله )
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
underclass U طبقه پست وپایین اجتماع
subclass U طبقه پست وپایین اجتماع
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع
forepeak U مخزن جلو وپایین کشتی
foremast U دگل جلو وپایین کشتی
Allah U الله
halloa U یا الله
here goes U یا الله
right of god U حق الله
allhail U یا الله
gods U الله
god U الله
elevation tracking U دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
stochastic U الله بختی
god willing U انشا الله
house of God U بیت الله
aleatory U الله بختی
flukey U الله بختکی
alleluia U سبحان الله
passing away of oneself in god U فناء فی الله
happy go lucky U الله بختی
houses of God U بیت الله
may it please god U انشا الله
of haphazard U الله بختی
sign of god U ایت الله
please god U انشا الله
beit so U انشا الله
swoopstake U الله بختی
messenger of god U رسول الله
from A to Z <idiom> U از ب بسم الله تا م والسلام
flukily U بطوراتفاقی یا الله بختکی
may U انشاء الله ایکاش
amen U خداکند انشاء الله
Hurry up !Step on it ! Come on! U یا الله عجله نکن !
hazardously U تصادفا" الله بختی
centaurs U حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
centaur U حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
picks U کلنگ دو سر
pick U کلنگ
picks U کلنگ
pick U کلنگ دو سر
mattock U کلنگ دو سر
hacked U کلنگ
hack U کلنگ دو سر
hack U کلنگ
hacks U کلنگ
hacks U کلنگ دو سر
pick کلنگ
pickax U کلنگ
hacked U کلنگ دو سر
in the name of god U بسم الله الرحمن الرحیم
providentially U از مشیت الهی من جانب الله
Congratulations ( to you ) . U انشاء الله مبارک است
potshot U تیر الله بختی انداختن
Nothing ungoward ( unfortunate)I hope . U انشاء الله خیر است
picked U کلنگ خورده
piolet U کلنگ یخ شکن
see-saw U الا کلنگ
see-sawed U الا کلنگ
see-sawing U الا کلنگ
pickaxes U کلنگ روسی
pickaxes U کلنگ دوسر
pickaxe U با کلنگ زدن
mandrel or dril U مرغک کلنگ
pickaxe U کلنگ روسی
pickaxe U کلنگ دوسر
scarifying U کلنگ زنی
see-saws U الا کلنگ
pickaxes U با کلنگ زدن
pickax U کلنگ دوسر
pick U کلنگ زدن و
mattock U کلنگ دو سر بکاربردن
picks U کلنگ زدن و
mattock U کلنگ دوسر
pecker U نوعی کلنگ
picks U کلنگ زدن
ice axe U کلنگ کوهنوردی
pick U کلنگ زدن
pickman U کلنگ دار
pike U کلنگ دوسر
pickax U کلنگ روسی
ice dagger U کلنگ یخ شکن
pickax U با کلنگ زدن
lottery U امر شانسی کار الله بختی
lotteries U امر شانسی کار الله بختی
randomly U بی منظوری پیشامد اتفاقی همینطوری الله بختکی
random U بی منظوری پیشامد اتفاقی همینطوری الله بختکی
toggle flip flop U الا کلنگ ضامنی
pkeman U کارگر کلنگ دار
One of these fin days . U انشاء الله یکی از این روزها ( قول آینده )
piolet U کلنگ دوسر ویژه کوهنوردی
picketed U کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
pickets U کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
sapper U نقب زن سرباز کلنگ دار ونقب زن
picket U کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
sappers U نقب زن سرباز کلنگ دار ونقب زن
uptilt U بطرف بالا کج کردن
to tilt up U به بالا کج کردن [مهندسی]
to turn up [collar] U به بالا کج کردن [مهندسی]
to hinge up U به بالا کج کردن [مهندسی]
to fold up U به بالا کج کردن [مهندسی]
To quibble and equivocate. U پشت هم اندازی کردن ( طفره رفتن ،دوپهلو صحبت کردن )
buck U بالا پریدن وقوز کردن
souffle U پف کردن یا بالا امدن غذا
souffles U پف کردن یا بالا امدن غذا
soufflTs U پف کردن یا بالا امدن غذا
elate U بالا بردن محفوظ کردن
bucks U بالا پریدن وقوز کردن
upthrust U بطرف بالا پرتاب کردن
boot out <idiom> U اخراج کردن ،کسی را مجبوربه ترک یا رفتن کردن
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
you have no option but to go U چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
high ball U شوت کردن بالا توپ [فوتبال]
overestimate U غلو کردن دست بالا گرفتن
overestimates U غلو کردن دست بالا گرفتن
overestimating U غلو کردن دست بالا گرفتن
overestimated U غلو کردن دست بالا گرفتن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1لطفا بیاین دنبالمون
1To be capable of quoting
1set the record straight
1popsicle
1Arousing
1pedal pamping
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com